دست نوشته های شهید محمد مهدی جلیلی بهابادی (بخش شانزدهم) | ||||
(تنها اثر و دستورالعمل «آخوند ملا حسینقلی همدانی (ره) که به یکی ازعلمای تبریز نوشته است)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی محمد و اله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.
مخفی نماناد، بر برادران دینی که بجز التزام به شرع شریف در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیرها، راهی بقرب حضرت ملک الملوک (جلّ جلاله) نیست و به خرافات ذوقیه اگر چه ذوق در غیر این مقام خوب است کما داب الجهال و الصوفیه خذلهم الله جلّ جلاله را ه رفتن لا یوجب الا بعداً (1)، حتی شخص هر گاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد. اگر ایمان به عصمت ائمه اطهار (صلواتدالله علیهم) آورده باشد، باید بفهمد که از حضرت احدیت دور خواهد شد و هکذا در کیفیت ذکر بغیر ما ورد عن السادات المعصومین (علیهم السلام) عمل نماید.
(1- چنانچه عادت نادانان وصوفیان است، بجز دوری از خدا حاصلی ندارد).
|
||||
بناء علی الهذا باید مقید بدارد شرع شریف را و اهتمام نماید، هر چه در شرع شریف اهتمام به آن شده و آن چه این ضعیف از عقل و نقل استفاده نموده ام، این است که اهم اشیاء از برای طالب قرب، جدو سعی تمام در ترک معصیت است، تا این خدمت را انجام ندهی، نه ذکرت و نه فکرت به حال قلبت فایده نخواهد بخشید. چرا که پیشکش و خدمت کسی که با سلطان در عصیان و انکار است بی فایده خواهد بود. نمی دانم کدام سلطان اعظم از این سلطان عظیم الشأن است و کدام نقار اقبح از نقار با اوست.
( از آنچه گفتم باید بفهمی که به دنبال حجت الهی رفتنت با این که مرتکب معصیت و آلوده به گناهی، جداً کار غلطی است و چطور این مطلب بر تو پوشیده مانده است که: گناه؛ عامل تنفر دولت از گنهکار است و این نفرت با محبت جمع شدنی نیست، پس چون به طور تحقیق دانستی که ترک گناه، آغاز و انجام و ظاهر و باطن دین است، هر چه زودتر به جهاد با نفس برخیز و با تمام کوشش به مراقبت مشغول شو و این مراقبت باید از اولین لحظه ای که از خوابت بر می خیزی در تمام لحظات تا وقت خوابت ادامه داشته باشد و در محضر مقدس حق تعالی ملازم ادب باش و بدان که تو با همه اجزاء وجودت و تمام ذره ذره اش اسیر قدرت او هستی احترام حضور شریفش را مراعات کن و او را آن عبادت کن که گویی او را می بینی، پس اگر تو او را نمی بینی او که تو را می بیند و همواره به عظمت او و کوچکی خودت و بلندی او و پستی خودت و عزت او و خواری خودت و بی نیازی او و نیازمندی خودت ملتفت باش و از قباحت اینکه تو از او (جل جلاله) غافلی ولی او همیشه به یاد تو است، غافل مباش و در پیشگاه او همچون بنده ذلیل ناتوان بایست و در زیر قدمهایش همچون سگ لاغر پوزه به خاک بمال آیا همین شرافت و افتخار تو را بس نیست که تو را اجازه فرموده است که نام بزرگ او را به زبان کثیف جاری کنی؟ زبانی که آن با کثافتهای گناهان نجسش ساخته ای؟)
پس ای عزیز: چون این کریم رحیم زبان تو را مخزن کوه نور یعنی ذکر اسم شریف قرار داده ، بی حیایی است مخزن سلطان آلوده به نجاسات و قاذورات غیبت و دروغ و فحش و اذیت و غیرها من العاصی نمودن، مخزن سلطان باید محلش پر عطر و گلاب باشد، نه نجس مملو از قاذورات و بی شک چون دقت در مراقبت نکرده ای، نمی دانی که از جوارح سبعه یعنی گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج چه معصیتها میکنی و چه آتشها روشن می نمایی و چه فسادها درون خودت بر پا می کنی و چه زخمهای منکره به سیف و سنان زبانت به قلبت میزنی، اگر نکشته باشی بسیار خوب است، اگر بخواهم شرح این مفاسد را بیان نمایم، در کتاب نمی گنجد در یک ورق چه می توانم بکنم؟ تو که هنوز جوارحت را از معاصی پاک نکرده ای چگونه منتظری که در شرح احوال قلب چیزی به تو بنویسم! پس
البدار البدار الی التوبه الصادقه ثمّ العجل العجل فی الجد و المراقبه
خلاصه بعد از سعی در مراقبت، البته طالب قرب بیداری و قیام سحر را اقلاً یک دو ساعت به طلوع فجر مانده الی مطلع الشمس ( تا طلوع آفتاب) از دست ندهد و نماز شب را با آداب و حضور قلب بجا بیاورد و اگر وقتش زیادتر باشد به ذکر یا فکر یا مناجات مشغول بشود. لیکن قدر معینی از شب باید مشغول ذکر با حضور بشود. درتمام حالاتش خالی از حزن نبوده باشد، اگر ندارد تحصیل نماید به اسبابش و بعد از فراغ تسبیح سیده نساء (4) و دوازده (12) مرتبه سوره توحید و ده (10) مرتبه لا اله الا الله وحده لا شریک له له الملک (الخ) و صد (100) مرتبه (لا اله الا الله و هفتاد مرتبه استغفار بخواند و قدری از قران شریف تلاوت نماید و دعای معروف صباح (اعنی: با من دلع لسان الصّباح (الخ)) البته خوانده شود و دائماً با وضو باشد و اگر بعد از هر وضو دو رکعت نماز بکند بسیار خوب است. ملفت باشد که به هیچ وجه اذیتش به غیر نرسد و در قضاء حوائج مسلمین لاسیما علماء و لاسیما اتقیائهم سعی بلیغ نمیاد و در هر مجلسی که مظنه وقوع در معصیت است، البته البته التبه اجتناب نماید، بلکه مجالست با اهل غفلت به غیر شغل ضرورت مضر است، اگر چه از معصیت خالی بوده باشد کثرت اشتغال به مباحات و شوخی بسیار کردن و لغو گفتن و گوش به اراجیف دادن قلب رامی میراند. اگر بی مراقبت مشغول به ذکر و فکر بشود، بی فایده خواهد بود، اگر چه حال هم بیاورد، چراکه آن حال دوام پیدا نخواهد کرد. گول حالی که ذکر بیورد بی مراقبه نباید خورد.
زیاده طاقت ندارم، بسیار التماس دعا از همه شماها دارم این حقیر کثیرالتقصیر و المعاصی را فراموش ننمایید و درشب جمعه صد (100) مرتبه و در عصر روز جمعه صد (100) مرتبه سوره قدر بخوانید.
و از جمله ابواب عظیمه ایمان، حب فی الله (جلّ جلاله) و بغض فی الله (جلّ جلاله) می باشد و قد عقد له فی الوسائل و غیرها من کتب الاخبار باباً مستقلاً فارجع الیها، لعلّک تعرف عظمته و تأخذ لنفسک نصیباً منه. ( در کتاب وسائل و دیگر کتابهای اخبار باب جداگانه ای برای آن ترتیب یافته، به آن کتاب مراجعه تا بزرگی آن را بشناسی و بهره خود را از آن برگیری.)
شکی نیست که محبوب اول ذات کبریایی (جل جلاله) می باشد، بل و کل محبه لا ترجع الی محبته فلیس بشیء ثم بعده، باید هر کس این سلطان عظیم الشان را بیشتر دوست داشته باشد، پس اول محبوب بعد از واجب الوجود، وجود مقدس ختمی مآب (ص) می باشد ثم بعده امیرالمومنین(ع)، ثم الائمه المعصومون(ع) ثم النبیاء و الملائکه ثم الوصیاء ثم العلماء و الاولیاء و در زمان خودش اتقیاء زمانش را لاسیما اگر عالم باشد ترجیح بدهد در محبت بر کسانیکه بعد از اویند در درجه، هکذا یتنزل و لیکن سعی نماید صادق باشد در این محبت، مرتبه آسانی نیست. اگر متفکر باشید، خواهید فهمید که اگر آثار محبت در حرکات و سکنات ظاهر شد، شخص مدعی این محبت صادق است و الّا فلا لیکن گمان ندارم که به کنه و لوازمش برسی و حقیر هم بیش از این در وسعم نیست الحاصل لا طریق الی القرب الابشرع شریف فی کلّ کلی و جزیی
والسلام
عبارات داخل کروشه ترجمه قسمتهای عربی دستورالعمل است که از کتاب لقاء الله/ ص 193 نقل شده است.
|
||||
نظرات بازدیدکنندگان:
|
||||
نظری ثبت نشده است
|