دست نوشته های شهید

بخش بعدی                                                                                   بخش قبلی
دست نوشته های شهید محمد مهدی جلیلی بهابادی (بخش پنجم)
از جهنم تا بهشت مخصوص
امام خمینی 1359/12/28
کاری بکنید که این پرده های بین شما و خدای تبارک وتعالی ریخته شود. پرده بزرگ خودتان هستید، انسان خودش حجاب است، تو حجاب خودی.
این نگرانیهایی که برای انسان است، دری از جهنم است کوشش کنید این نگرانیها رفع شود، رفع شدن نگرانیها به این نیست که اگر یک پست دارید، (بکوشید تا) دو تا داشته باشید، نه. اضافه (مایه) نگرانی است. کاری کنید که این وحشت نفسی که در انسان است، این نگرانی و چیزهایی که دنبال این خودخواهی هاست رفع بشود، خودتان را از بین بردارید، خودتان حجابید، اگر خودتان را از بین برداشتید نگرانیها تمام می شود.
انسان چون خودش را خیلی دوست دارد خیال می کند هر کاری که می کند خوب است و برای خدا است، لکن اگر خودش را به یک خدا شناس معرفی کند او به وی می فهماند که نه کار تو برای خودت بوده است.
اگر رسیدی به آن جایی که «خود» را کنار بگذاری و کار بکنی، این کار برای خود نیست. وقتی «خود» نباشد دیگر نزاع و (نگرانی) هم نیست. همچنان که انبیاء با هم نزاع نداشتند، اگر همه انبیاء در یک جایی جمع بشوند، با هم هیچ اختلافی ندارند و برای این که وجهه ، وجهه واحد است و خود کنار رفته، دیگر خودی در کار نیست وقتی جهنم در خود آدم خامد بود آن جهنم هم برایش خامد و خاموش است جرنا و هی خامده
آن جهنمی که به ما می رسد، آن است که از خودمان درست کرده ایم: ذلک بما کسبت ایدیکم
تمام کارهایی که ما می کنیم مثل تار عنکبوت در آن عالم ظاهر می شود که ما خودمان داریم با دست خودمان را به بند می کشیم
سلمان که حاکم مداین بود وقتی سیل آمد پوستی که زیرش بود برداشت، رفت بالا و گفت نجعل محققون من چیزی ندارم که آب ببرد یک پوستی است آن هم بردارد ببرد اما آنهایی که پستها و اموال دنیا را روی هم گذاشتند در آن، عالم گرفتاریشان زیاد است، و چرا ما آن قدر گرفتاریها را زیاد کنیم.

ثبت نظر:
نام و نام خانوادگی(اختیاری):
نظر شما:

نظرات بازدیدکنندگان:
نظری ثبت نشده است