بخش سی و سوم خاطرات شهید محمد مهدی جلیلی بهابادی (به قلم خود شهید) | ||||
1 مهر 1365
در این لحظات حساس و آخر جنگ انشالله باید {با آنانکه} که در امر جنگ کوتاهی کرده و وجدان خود و خون شهدا را زیر پا گذاشته و در میدان جنگ حتی برای یکبار هم حاضر نشدند اتمام حجت کرد. البته غیر از آنها که غرور واقعی داشتند.
از آن بدتر به آنها که نه تنها در امر جنگ همکاری نکردند که {جلوی} چرخ هم سنگ انداختند هشدار داد و شناسایی کرد تا در آینده حزب اللهی دو آتشه نشوند و با سیاست بازی بر خر مراد سوار نشده و از پشت به ما ضربه نزنند باید شناسایی کرده چه آنکه جنگ است که غربال ریزی است و ریزتر هم خواهد شد. خدا بخیر بگذراند.
*************************
2 مهر 1365
|
||||
برای رهایی از اقتصاد تک محصولی باید که به کشاورزی و دامپروری و صنعت و ... تکیه کرد.
تا وقتی که به ارز حاصله از فروش نفت متکی هستیم مستقل واقعی نخواهیم بود. باید از قید نفت و بازارهای وابستگی رهید و همه چیز را در کشور خود که امکانش هست تولید کنیم.
کشوری که زیر زمین آن انواع معادن که رکن اصلی صنعتند وجود دارد و زمینهای آن دارای انواع آب و هواست وکشوری که نیروهای خلاق آن کم نیستند زشت است هنوز دست به سوی کفار و بیگانگان دراز کند {پیش} به سوی استقلال همه جانبه (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و ...)
*************************
3 مهر 1365
امروز هم جنگ در رأس مسائل است. در رأس مسائل بودن یعنی آنکه مسائل دیگر از قبیل فحشاء، فساد، اعتیاد، کارشکنی بعضی مسؤلین و ... چیزی نیست و با نبود جنگ انشالله حلّ خواهد شد. مبادا این مسائل فرعی مسأله اصلی جنگ را تحت الشعاع قرار داده و ما را در امر جنگ سست نماید.
واقعاً هم که جهاد اکبر مقدم بر جهاد اصغر است و مشکلتر از آن. چرا برای ما گناه کردن خیلی سهل و ساده است و مسأله حیات و مرگ بسیار مشکل؟ حتماً یک جای کار نقص بزرگی دارد.
|
||||
نظرات بازدیدکنندگان:
|
||||
نظری ثبت نشده است
|