خاطرات شهید

بخش بعدی                                                                                   بخش قبلی
بخش سی و پنجم خاطرات شهید محمد مهدی جلیلی بهابادی (به قلم خود شهید)
7 مهر 1365
امروز صبح به تیپ رسیده و صبحانه را در تیپ صرف کردیم چند تا از بچه ها زودتر آمده بودند. آن طور که از قرائن بر می آید گردان امروز حرکت می کند. بچه های گردان ثارالله هم به مرخصی رفته اند. که اقبال قرار است با آنها بیاید.
*************************
8 مهر 1365
وزنه مهمی که باعث روشن شدن عاشورا شد امام سجاد (ع) یکی از وارثان عاشورا بود که یاد حماسه سازان عاشورا با دیگر اصحاب امام چهارم (ع) در اوج خفقان با روش دعا به جنگ با ظالمان روی آورد خطبه های آن امام بزرگوار (ع) نقشی بزرگ در متزلزل کردن پایه های حکومت اموی ایفا کرد.

*************************
9 مهر 1365
این چند روزه بیکار بودم. گردان هم عده ای آمده و رفتند و عده ای هم فردا خواهند آمد.
با حاج آقا دشتی به پیش برادر فرهنگدوست رفتیم و قرار شد که موقع آمدن گردان ثارالله بیایند و ما را بدان منتقل کنند.
از گردان کادرش که همه نیامده اند و نیروهایش هم که شاید از یک گروهان تجاوز نکند بلکه کمترند. وظیفه ما هم هست که به گردان ثارالله برویم. چون مدتی آموزش ویژه آبی خاکی در قبل دیده ایم و بی انصافی است که راه شهدای گروهان حزب الله و جندالله را ادامه ندهیم و بخواهیم از زیر بار مسؤلیت شانه خالی کنیم.

ثبت نظر:
نام و نام خانوادگی(اختیاری):
نظر شما:

نظرات بازدیدکنندگان:
نظری ثبت نشده است