16 مهر 1365

از قرار معلوم این اعزام هم (13) همانند اعزامهای قبلی بوده، و عده کمی از دلاور مردان متعهد و زمان شناس اعزام شده اند.

راستی هم وقتی که نیاز جبهه را دو چشمی می بینم (یعنی دیگر احتیاج بگفتن مسؤلین نیست) و قدم در شهر و استان خود می گذاریم شوک زده می شویم و با تنها چیزی که مواجه نمی شویم اعزام به جبهه.

حسرت و نمی دانیم چه بگوییم. انگار نه انگار که اصلاً جنگی است و تازه واجب است که از استان یزد 15 گردان به جبهه بیایند. اگر نبود سخنان امام و ... و طرفداری عده ای باید بگویم که رفتن مرخصی فقط حالگیری است.

چرا که با این ایمان ضعیف ممکنه روحیه دنیاخواهی هم در ما ایجاد بشود و توفیق جهاد در راه خدا از ما سلب شود.

دردآورتر وقتی است که از همه، دوستان و آشنایان و خانواده به انسان هجوم می آورند که دیگر بسه و تو اندازه خود رفته ای و حتماً کار تو اشتباهه!! شاید هم راست بگویند. امّا وای بحالشان است آن دنیا اگر کار بسیجی ها درست باشد که درست هم هست.

*************************

17 مهر 1365

تکلیف مشخص و معلوم است برای آنها که دلشان برای انقلاب و مردم می تپد حضور مداوم و کافی نیروهای مورد نیاز مسؤلین جنگ، در امر جبهه.

تکلیف از این واضحتر، باید جبهه ها پر باشد از نیروهایی که می توانند سلاح بردارند و بجنگند. نکند که مانند اصحاب بی وفای حضرت علی (ع) شویم که مثل عروسان حجله نشین، در فصل گرما بهانه گرما آورده و در زمستان بهانه سرما.

جبهه ها مداوم باید نیروی مورد نیاز را داشته باشد چه در تابستان چه در زمستان، چه در فصل کشت و چه برداشت چه در موقع کار و چه بیکاری و ... این تکلیف است و برهمه هم لازم است و بر هر کاری هم مقدم است از اهم واجبات و فرائض هم است. چرا بهانه؟ چرا اهمال و ...

*************************

18 مهر 1365

بعضی هنوز معنی واجب کفایی را درک نکرده اند و فکر می کنند وقتی یک واجب کفایی شد دیگر از گردنها ساقط و از وجوب میافتد. در حالی که اگر کسی فقط فارسی بلد بوده و فکر هم بکند (دیگر لزومی به علم فقه هم بدان صورت برای تعریف نیست.) میفهمد که به اندازه کفایت این امر واجب است. پس واجب کفایی واجب است به اندازه کفایت و زیاده بر کفایت مستحب می شود. برای میت شاید 50 نفر و کمتر بس است ولی برای دفاع عده بیشتری را می طلبد.

حد و حدود وجوب کفایی دفاع را امام امت به مسؤلین مربوطه ارجاع داده اند و این مسؤلین کیانند غیر از آنها که در امر جنگ هستند، آنها که می گویند 500 گردان مورد لزوم است و اگر لازم شد 1000 گردان. پس چه بهانه می توانند بیاورند، اگرچه آوردن بهانه کاری ندارد ولی آیا حقیقت هم همین است. آیا ما نباید اعزام شویم؟ و احتیاجی به ما ندارند؟ این سؤالی است که هرکس باید از محلهای اعزام و مسؤلین مربوط بنماید تا به او جواب دهند.

نظرات بازدیدکنندگان:

نظری ثبت نشده است