خاطرات شهید

بخش بعدی                                                                                   بخش قبلی
بخش چهل و نهم خاطرات شهید محمد مهدی جلیلی بهابادی (به قلم خود شهید)
شنبه 8 آذر 1365
دیشب برادر سلیمان کمالی از اصفهان تلفن کرد و راجع به اعزام فردا با هم صحبت کردیم که قرار شد امروز عصر در مدرسه ی عبدالرحیم خان همدیگر را ببینیم.
امروز صبح به قصد یزد از بهاباد حرکت کرده و ظهر در خانه ی خاله بودم و بعد از ظهر سوار موتور گازی شده و به سوی مدرسه حرکت کردم. بین راه موتور بنزین تمام کرد و بعد از مکافاتی تا بعد از اذان معطل شدم تا توانستم بنزین زده و بروم مدرسه.
بعد از دید و بازدید شب بود که برادرمان آمد . قرار شد که فردا به وسیله ماشین های تعاونی حرکت کنیم.
*************************
یکشنبه 9 آذر 1365
صبح زود بعد از بلیط گرفتن به طرف خانه ی خاله حرکت کردم تا به مدرسه نرفته اند با آنها خداحافظی کنم.
در ضمن ساعت حرکت نه و نیم بود چون ماشین ها را برای اعزام می خواستند. مجبور شدیم بلیط همین ساعت را بگیریم. بعد از خداحافظی از خاله و گذاشتن موتور در آنجا با عجله آمدم خانه ی عمو و بعد از خداحافظی آمدم ترمینال. نامه ای هم که وعده کرده بودم از خواجه حسینی بگیرم اصلا یادم رفت و وقتی به تیپ رسیدم یادم آمد.
ساعت حدود ده و نیم از یزد حرکت کردیم. که بین راه باران گرفت. شیراز بنا بود که ماشین ما عوض شود که آمدیم ترمینال سوار ماشین دیگری شدیم.
*************************
دوشنبه 10 آذر 1365
دیشب بعد از آن که ماشین عوض کردیم حرکت کردیم و بعد از دشت ارژن یا نرسیده به آن پلیس راه خبر بسته بودن راه را اطلاع داد که دوباره برگشیم شیراز با ماشین شخصی رفتیم پلیس راه کرمان – شیراز . صبح بعد از نماز ماشین سپاهیان مرخصی از بندر رسید که سوار شدیم و امروز همه اش توی راه بودیم.
*************************
سه شنبه 11 آذر 1365
امروز ساعت حدود ده و نیم یازده رسیدیم به لشکر ثارالله . که تا ساعت دو صبر کردم ولی مریدی نیامد. بعدا آمدم تیپ که در حمام اقبال را دیدم که بعد از چندی باز هم دیدارها تازه گردید. با برادران یزدانی و زارع و اقبال امشب با هم بودیم. که بعد از چندی این در آن در زدن بالاخره به پتو دست یافتیم و در داخل مسجد خوابیدیم. خاطره ای از پتو گرفتن داریم که یادمان نخواهد رفت.

ثبت نظر:
نام و نام خانوادگی(اختیاری):
نظر شما:

نظرات بازدیدکنندگان:
نظری ثبت نشده است